از آنجایی که نوآوری ها بیشتر توسط بنیانگذاران، استارت آپ ها و اشخاص انجام می شود تا خود شرکت ها، و همچنین نوآوری هایی که در گستره دنیای پیرامون این شرکت ها رخ می دهند، شرکت ها ترجیح می دهند برای حفظ زمان و بهینه سازی تخصیص منابع، بجای اینکه توسط واحد تحقیق و توسعه خود نوآوری کنند امتیاز اختراعات و ایده ها را از صاحبان آن ها خریداری کرده و به تملک خود درآورند. از طرف دیگر اختراعات و ایده های همین شرکت ها که کاربردی برای شرکت ندارند نیز می بایست به خارج شرکت منتقل شده و از این طریق کسب درآمد نمایند.
نوآوری باز در اصل الگو یا مدلیست که تاکید می کند اگر شرکت ها می خواهند رشد و توسعه داشته باشند باید از ایده های خارجی همانند ایده های داخلی استفاده کنند و مسیرهای ورود به بازار، چه داخلی و چه خارجی را نیز در پیش بگیرند.
برای روشن تر شدن موضوع اجازه بدهید یک روایت تاریخی نقل کنیم که به روشن شدن موضوع کمک می کند:
رفتار نوابغ همیشه برای عموم جای تعجب دارد و جذاب است و در بسیاری مواقع از آن ها الگوبرداری می شود. البته این رفتارها در اکثر مواقع رفتارهایی خارج از رفتار عرف و دور از انتظار هستند. اگر کمی به مطالعه در حوزه دانشمندان و مشاهیر تاریخی علاقمند باشید، اگر از پیروان هنر سینما بیوگرافی باشید و یا اگر به رشته کامپیوتر علاقمند و در این حوزه در حال تحصیل باشید مطمئنا تا بحال نام آلن ماتیسون تورینگ(Alan Mathison Turing) را شنیده اید. آلن از دو جهت در بین عموم شهرت دارد. از یک جهت او ریاضیدانی فرهیخته بوده است و از آنجایی که علاقمند به طراحی الگوریتم های هوشمند بود دست به ابتکار و اختراع ماشین های هوشمند محاسباتی زده است و به همین دلیل پدر علم کامپیوتر و هوش مصنوعی شناخته می شود. از طرفی دیگر بدلیل رفتار و گرایش جنسی و مجازات شدن برای آن نیز، دارای شهرت است. اما داستان ما نه در مورد رفتارهای جنسی او، بلکه در مورد نبوغ او در حل مسائل و به کارگرفتن هوش و خلاقیت دیگران است.
دستگاه ساخته شده توسط آلن تورینگ و تیم او برای رمزگشایی انیگما
برای خواندن ادامه مطلب نوآوری باز کلیک کنید.
منبع:کارویژه
نظرات
ارسال یک نظر