چکیده
این مقاله به بررسی ارتباط بین آیندهنگاری سازمان و توانایی سازمان در پاسخگویی با موفقیت به تغییرات خارجی؛ میپردازد (برای مثال : چابکی استراتژیک). به طور کلی، ما ارزشی که شرکتها درحال روبرویی با عدم قطعیت رو به رشد بدلیل سرعت بالای در تغییرات خارجی از طریق آینده نگاری خلق میکند؛ را بررسی می کنیم. ما تحلیل خود را بر اساس سه جریان مختلف تحقیق انجام میدهیم: اولین مورد تحقیق در عدم قطعیت های محیطی است؛ دومین مورد تحقیق بر برنامه ریزی استراتژیک و مزایای پیشگامی است؛ و سومین مورد تحقیق بر آموزش های سازمانی و خاطرات سازمانی است. ما به این ترتیب بر دو سوال اساسی تمرکز میکنیم: که تعامل بین محیط های اشفته ، آیندهنگاری و عملکردهای بلند مدت را مشخص مینماید.:
چه نوعی از دانش را باید سازمان ها به منظور حفظ مرز های رقابتی خود بدست آورند؟
تحت چه شرایطی ایندانش می توند موجب چابکی استراتژیک گردد؟
مقدمه
ازجمله چالش های مهم در کسب و کار، ایجاد استراتژی برای آینده میباشد – مشخصا در مورد سازمانی که کارش را بخوبی انجام می دهد. چگونه ما بفهمیم که در ادامه چه باید بکنیم؟ در اکثر موارد این سوال نه پرسیده می شود و نه جواب داده می شود، خصوصا تا زمانی در یک حالت پایدار مناسبی باشد و یک تهدید یا یک فرصت شرایط سازمان را خراب کند. با این حال ، در سال های اخیر سرعت اتفاقات و تغییرات جدید افزایش قابل توجهی را در نوسانات و پیچیدگی محیط کسب و مار ایجاد کرده است(Grant, 2003) . در یک جهان پر از هرج و مرج که بازار ها وصنایع داخلی آن پیوسته ظاهر میشوند، برخورد میکنند، تقسیم میشوند، تکامل و کاهش مییابند. یکی از عوامل اصلی موفقیت شرکت برای مقابله با عدم قطعیت ها، افزایش انعطاف و انطباق پذیری با تغییرات محیطی است. (Teece, 2007; Sheffi, 2005).
چالش مقابله با رشد عدم قطعیتهای محیطی، تقویت بازنگری هر دو ماهیت و فرایندهای تصمیم گیری استراتژیک میباشد.، که شامل شیوه های مختلف و تکنیکهای مختلفی است که امروز به صورت عمومی در گستره وسیعی از صنایع مورد استفاده قرار می گیرد. دانشمندان ابزار هایی را برای مدیریت عدم قطعیت ها در سطح پروژههای نواوری (Chapman and Ward, 1996; De Meyer et al., 2002)، بودجهبندی سرمایه و سیاست های ساختاری (Bromiley, 1986; Graham and Harvey, 2001; Leland, 1998 ) توسعه داده اند. به طور کلی، دانشمندان به بررسی تکنیکهای آینده نگری که میبایست در افزایش تصمیم گیری در سطح استراتژی سازمان و کسب و کار، استفاده شود؛ پرداخته اند. (Porter et al., 2004). برخی از عمومی ترین این تکنیکها، کاوش محیطی، نقشه راه تکنولوژی و محصولات، سناریوها و گزینه های واقعی ؛ هستند. کاوش محیطی به تشخیص وقایع حدید و رهبران تغییر میپردازد. (Day andShoemaker, 2006; Hambrick, 1982). نقشه راه شامل نمایش زنجیره تغییرات و وقایع عمده در یک زمینه مورد نظر می پردازد. برای مثال : علم، تکنولوژیها ، بازار ها و محصولات. پل ارتباطی بین این زنجیر های نقشه راه آن ها است که نشان دهنده ی روابط بین آن هاست. (Kostoff et al., 2004). سناریو ها بر شرح اساسی راههای متفاوت ارائه شده در یک روایت ، که به تجسم داست ان های معتبر در مسیر آیندههای جایگزین ؛ می پردازد. (Fahey andRandall, 1998; Schwartz, 1991; Jefferson, 2012) . گزینه های واقعی شامل استفاده از کاربرد تئوری گزینه های مالی برای تصمیمات سرمایه گذاری بر دارایی های واقعی؛ می باشد. این روش تاکید می کند که بسیاری از سرمایهگذاری های اولیه فرصت های مرتبطی را ایجاد می کند که به سازمان این شانس را می دهد تا در مسیر آن ها سرمایه گذاری نماید. (Dixit and Pindyck, 1994; Trigeorgis, 1996; Amram and Kulatilaka, 1999).
بررسی شرکت های امریکا نشان میدهد که بوسیله 80S ، تقریبا نیمی از دارایی های 1000 شرکت های صنعتی در با استفاده از تکنیک های آینده نگر برای حمایت از فرایند های برنامهریزی آن ها بوده است (Linneman and Klein, 1983).؛ یک الگوی مشابه توسط شرکت های اروپایی انجام شده بود (Malaska, 1985). اخیرا، دانشمندان اثبات کرده اند که بسیاری از شرکت های بزرگ در بخش های مختلفی از انرژی، خودرو، ارتباطات راه دور، وتکنولوژی های اطلاعاتی در حال اجرای تکنیک های آیندهنگر هستند. (Becker, 2002; Blind et al., 1999Rohrbeck et al., 2009; Battistella, forthcoming). این علاقمندی گسترده بنظر میرسد که تاکیدی بر رشد تعداد شرکتها و شبکههای مشاوره دراین زمینه می باشد. : مثالهایی در این زمینه، GBN (Global Business Network) در ایالات متحده و EIRMA (European Industrial Research ManagementAssociation) در اتحادیه اروپا است.
در این زمینه عبارت “آیندهنگاری استراتژیک ( یا جایگزین آن “آینده نگاری سازمان”) در حال حاضر به طورگسترده ای برای در بر گرفتن فعالیت هایی که به تصمیم گیرندگان در وظیفه حفظ رشد و موفقیت آینده شرکت کمک میکند؛ استفاده میشود. (BradleyMacKay and Costanzo, 2009; Coates et al., 2010). به طور ویژه از نظر محققان این زمینه، ما آیندهنگاری استراتژیک را به عنوان مجموعه ای تکنیکها، شیوهها و فرایندهایی تعریف می کنیم که سازمان ها برای : شناسایی وقایع و تغییرات جدید در محیط پیرامون خود، کاوش تکامل وتاثیرات احتمالی آنها ، و تعریف گزینه های پاسخگویی؛ مورداستفاده قرار میدهند. (Rohrbeckand Gemünden, 2011; Vecchiato and Roveda, 2010a; Vecchiato, 2012a). آینده کلیدی برای آیندهنگاری استراتژیک این است که فرض کند آینده نه قابل پیشبینی است و نه از پیش تعریف شده، اما ممکن است توسط انتخاب های کنونی سازمان و دیگر بازیگران این تجارت، تحت تاثیر قرار گیرد. (Martin, 1995). آیندهنگاری استراتژیک بدین ترتیب، تلاش می کند تا آینده های ممکن را بوسیله تفاوت قائل شدن از روش های آیندهنگر قبلی نظیر پیشبینی ؛ در ذهن تجسم نماید. – برای مثال: فرایند ساخت اظهارات دقیق در مورد وقایع آینده (Jantsch, 1967).
ازسوی دیگر، با وجود انتشار گسترده آیندهنگاری استراتژیک در سازمان های بزرگ، شک و تردیدهایی در ارتباط با اثر بخش آن در کمک به عملکرد های بلندمدت؛ درانجمنها دانشگاهی بوجود آمده است. ((Bradley MacKay andCostanzo, 2009; Grant, 2003; Wiltbank et al., 2006). عمده شواهدی از این شک و تردید بجز پاره ای از اسثتنا ها، کم شدن تعداد مقالات آکادمیک مرتبط با این موضوع باشد. شایان ذکر است که تکینکهای آیندهنگاری به صورت ویژه در برنامه های درسی MBA وجود ندارد بسیاری از مدیران مسئل آینده نگاری استراتژیک در سازمانهای برجسته، اشاره بر این دارند که آن ها سختی زیادی را در پیدا کردن فارغ التحصیلان MBA و دکترا دارای مهارت ؛ متحمل می شوند.
افزایش انتقادات در مورد اثر بخشی آیندهنگاری سازمان تاکید بر عدم امکان، قابل اعتماد سازی به حد مناسب چشم انداز آینده؛ دارد: زمانی که دقت نسبی در کوتاه مدت، دقت آینده نگاری در میان مدت و بلند مدت کاهش مییابد به عنوان رهبران تغییرات سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی؛ با را ه های غیر قابل پیش بینی تعامل پیدا می کند. (Galbraith and Merrill, 1996). Hamel (2000) از ایده: بهترین راه برای کنترل یک عدم قطعیت آینده به سادگی نادیده گرفتن آن است، حمایت کرد. Drucker (1992: p. 98 ) مدعی است که “پیش بینی، یک فعالیت مدیریتی ارزشمند نیست”.
دانشمندان و محققان در زمینه آینده نگاری استراتژیک به این انتقادات بوسیله استدلال بر این موضوع که این نقش عملا یک پیشبینی آینده نیست ؛ بلکه آماده کننده سازمان برای چالش ها می باشد؛ پاسخ می دهند. آینده نگاری سازمان مرحله ای را برای فرایند یادگیری قرار میدهد که انعطاف پذیری و چابکی استراتژیک سازامان را پرورش می دهد. برای مثال: توانایی سازمان برای پاسخگویی به تغییرات در محیط پیرامون . (Grant, 2003; De Geus, 1997). به طور ویژه، از آنجاییکه او چندین سازمان را مورد مطالعه قرار داده است، Vecchiato (2012) مفهوم یادگیری برنامهریزی شده را برای طرح ارزش احتمالی فعالیت های آیندهنگاری و انواع مزیتهای سازمان های دنباله رو از طریق تلاش های آیندهنگاری؛ معرفی میکند. با این حال، او بررسی نکردکه سازمان تحت چه شرایطی باید این ارزش را ایجاد نماید. برای مثال: مکانیزم های اساسی که این فرایند “یادگیری برنامه ریزی شده” را فعال می کند چه هستند؟ بنابراین تحقیقات زیادی برای پرکردن این شکاف در ادبیات استراتژیک و توسعه کاملتر و نیز غتی سازی نظری درک آیندهنگاری سازمان و ارزشهای بلند مدتی که میبایست در محیطهای پویا آورده شود؛ لازم است. در این مقاله ما دقیقا بر این مسئله تمرکز مینماییم، ما میپرسیم، تحت چه شرایطی آینده نگاری سازمان باعث افزایش چایکی استراتژیک سازمان میشود؟
به منظور بررسی سوالات تحقیق، ما سه جریان تحقیقاتی مختلف را در نظر گرفتیم: : اولین مورد تحقیق در عدم قطعیت های محیطی است؛ دومین مورد تحقیق بر برنامه ریزی استراتژیک و مزایای پیشگامی اسا؛ و سومین مورد تحقیق بر آموزش های سازمانی و خاطرات سازمانی است. دو مشکل اساسی تعانل بین عدم قطعیتها محیطی، آیندهنگاری استراتژیک . عملکرد بلند مدت را مشخص مینماید. اولین مورد، به اینکه چه نوع دانشی را سازمانهای باید در جهت آیندهنگاری ایجاد نمایند، بر میگردد و دومین مورد، به اینکه تحت چه شرایطی این دانش باید به یادگیری برتر و مهارت های اکتسابی آورده شود.
اگرچه این مقاله در ماهیت نظری است، دیدگاه آن به طور قابل توجهی بر پایه یافته های تجربی می باشد. ما در 10 سال گذشته در شرکتهای مختلفی از صنایع متفاوت به تحقیق در مورد آینده نگاری پرداخته ایم. (ICT,automotive, energy, home appliances).
سهمیه این مقاله به دو قسم است: ساختن بر اساس کار دانشمندان قبلی (Vecchiato, 2012b)، ابتدا تاکید میکنیم که ارزش آیندهنگاری استراتژیک نهفته است، نه تن ها در چشم انداز های جایگزین آیندهنگاری که ارائه میدهد بلکه حقیقتا در اینکه چگونه یک فرایند “یادگیری برنامه ریزی شدن” در مورد تغییرات آینده را پرورش میدهد. این تحقیق بدین ترتیب به دانش ما در این زمینه با استفاده از بررسی و روشن کردن الزامات کلیدی برای این یادگیری برنامهریزی شده؛ می افزاید. دومین مورد، این مقاله یک دستور کار پژوهشی که ممکن است کار نظری و عملی بر ماهیت و تاثیرات فعایتهای آینده2نگاری استراتژیک و نقش آن در رشد آینده شرکت؛ را ایجاد مینماید. پلی ارتباطی بین آیندهنگاری استراتژیک با دیگر جریانات تحقیقاتی ایجاد می@نماید. (برای مثال : تواناییهای پویا و چابک سازی استراتژیک، یادگیری سازمانی وحافظه سازمانی) که با بهرهگیری از افزایش محبوبین درادبیات مدیریت، درنتیجه ارتباطات و مسائل جدید را کشف میکند.
برای خواندن ادامه مقاله خلق ارزش از طریق آینده نگاری کلیک کنید
منبع: کارویژه
- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
برچسبها
کارویژه- دریافت پیوند
- X
- ایمیل
- سایر برنامهها
نظرات
ارسال یک نظر